با سلام خدمت کاربران محترم امروز قالب ازمایشی جدید رو قرار دادیم امیدواریم خوشتون بیاد 94/05/10
دوست دارم...
قلب های سنگ من و تو معنی عشق و نفهمید
هیچی جز غرور نداشتیم چشمامون هیچی رو نمیدید
من خودم رو خوب شناختم توی زندون این احساس
دیگه فرصت ها تموم تو برو خودت رو بشناس
دیگه حرف هامون تموم رسیدیم به اخر خط
واسه ی شروع دیگه بنویس نقطه سر خط...
من شدم فراری از تو تو شدی فراری از من
ما شدیم دو تا اسیر و راه های فرار بسته ست!!
نویسنده:علیرضا از تربت حیدریه
راست میگن غریبی و غریبه ها رو میشناسی
راست میگن غم نشسته تو صدا رو میشناسی
یکی از بس که دلش تو غصه سوخته اومده
یکی هر هشت تا النگوشو فروخته اومده
بعضی ها از همه دنیا بریدن اومدن
بعضی ها تو این حرم تا به ابد موندنین
بعضی ها مثل منن مسافرن رفتنین
اومدم بغض صدامو بترکونم و برم
این ترانه نذریه این و بخونم و برم
در دو چشمش گناه میخندید
بر رخش نور ماه میخندید
در گذرگاه ان لبان خموش
شعله ای بی پناه میخندید
شرمنک و پراز نیازی گنگ
با نگاهی که رنگ مستی داشت
در دو چشمش نگاه کردم و گفت
باید از عشق حاصلی برداشت
سایه ای روی سایه ای خم شد
در نهانگاه راز پرورشب
نفسی روی گونه ای لغزید
بوسه ای شعله زد میان دو لب
مطلب ارسالی از مهناز
تو رفتی و شب تاریک و خاموش تب بغضی من و گرفت در آغوش
تو رفتی و تمام لحظه هارو بیاد عشق تو کردم فراموش!!
تو نیستس لحظه هارو غم گرفته تن ثانیه رو ماتم گرفته
تو نیستی و تموم خنده هام و شب گریون غم ازم گرفته
خدا میبینه اشک ادمارو خودش داره حساب لحظه هارو
خدا می دونه بی تو چی کشیدم خدا میشنوه بـــــــغض بی صدارو!!!
مگه تا انور جاده های شهر چقدر راه رفته مونده بود؟؟؟؟
مگه تو چشمای سبز پنجره گل بیتا از خدا نخونده بود؟؟؟
مگه معجزه نبود تو دست ماه مگه شب با عشق ماه سحر نشد؟؟؟؟!!!
یادته رو اسم شهرها خط زدی دیگه چشم هیچ غریبی تر نشد!
وقت خوابه این ترانه ست گل بیتای قشنگ پر اشکم پر شعرم منم و این دل تنگ
حالا تنهایی دوباره میزنه بارون رو دستات پر می شن از باور شب , رنگ ابی نفس هات
حالا تا صبح نگاهت انگاری یه دنیا راهه هر چی راه میری تو شب ها باز ته جاده سیاهه
تو ببند چشماتو ساده اون دیگه حالا تو ابراست اون گذشته از من و تو تو دلش زندگس بر پاست
تو باید تنها بمونی با همون چطر شکسته زیر بارون توی پاییز با چشای خیس بستت!!
هنوز هم می شینم و سر رو زانوم میگیرم
گریه میکنم برات کمی آروم می گیرم!!
نمی شه با تو نبود *نمیشه از تو نخوند* نمیشه حرفی نزد* نمیشه که بی تو موند!!
منم اینجا رو زمین تو تو سقف آسمون
نرو پشت ابر غم یه کمی پیشم بمون
آخه تو ماه منی ولی پنهونی ازم
میدونم یه دونه ای تو چی میدونی ازم؟؟؟
این بار تو انتخاب شدی برای کشتن صدام
اجیر شده دست حوس به قیمت اشک چشام
عادت شده راحت بکش به فکر عذاب من نباش
قلبم نمیترسه بزن نگاه نکن به گریه هام
بـــزن بـــزن ادم کش بزن تو با بیرحمی
بزن که من راحت شم ازین وجود زخمی
بزن بزن ادم کش این اولین بارم نیست
گریم به حال دلته این گریه از دوری و غم نیست!
وقتی شکسته اطلسی وقتی گرفته اسمون
وقتی که تنهایی شده تنها شریک خونمون
وقتی نگاه روشنت حالا غریب با چشام
دیگه نه اسمت یادمه نه دیگه عشقت رو میخوام
بی ترس بی تو گم شدن بی رد پا و بی نشون
باید گذشت از باورت باید رها شد نیمه جون
بی ترس تنهایی و غم باید تو رویــــــــــاها نشست
باید به روی عاشقی چشمای دلتنگی رو بست
محرم نبودی ابرکم حرم نفس های منو همراه دلتنگی شدن هم بغض عاشق بودنو
محرم نبودی تا بگم اون مرد تنها که رسید هم رنگ چشمات رو گرفت هم یاس رویاهام رو چید
دیگه دلم برای تو تنگ نمیشه تنگ نمیشه
ازین به بعد دیگه دلم بیخودی دلتنگ نمیشه
غروری که بخاطرت گم شده پیدا میکنم
هر جا بگی دوست دارم میام و حاشا میکنم
منم مثل خودت میشم میشم یه ادم اهنی
تا نتونی هرجوری خواستس باهام حرف بزنی
ازین به بعد میخوام برام مسخره باشه گریه هات
یه جور میخوام عوض بشم این روزامون یادت نیاد
بهت کنایه میزنن وقتی تو فکر موندنی
رو قلبت هک کن عزیزم شکستنی سوزوندنی
ازین به بعد منم دلم واسه خودم دلواپسه
ازین همه شادی و غم سهمی به تو نمی رسه
حالا ببین تمام حرفاتو تلافی می کنم
اتیش توی رویایی که داری می بافی می کنم
دیگه تمومه بچه گی ازین به بعد بزرگ میشم
بره بودم نفهمیدی ببین چجوری گرگ می شم
بی تو تنهایی منو تا ته گریه میکشونه؟